یادداشتی از هوشنگ جودکی، نویسنده و محقق ادبیات نقدی بر کتاب مارادوناچه گوارای فوتبال؛

باید و نباید های  کتاب مارادونا، چه گوارای فوتبال

هوشنگ جودکی نویسنده و محقق ادبیات با موضوع کتاب " مارادونا چه گوارای فوتبال " اثر مهدی بیرانوند متخلص به روژمان نویسنده ایرانی نقد کرد.
اشتراک گذاری:
لینک کوتاه
تصویر باید و نباید های  کتاب مارادونا، چه گوارای فوتبال

به گزارش خبر،هوشنگ جودکی، نویسنده و محقق ادبیات ، در یادداشت ارسالی به پایگاه خبری گزارش خبر با موضوع "نقدی بر کتاب مارادونا چه گوارای فوتبال به قلم مهدی بیرانوند (روژمان)" آورده است.

از همان بچگی،همیشه عاشق آمریکای جنوبی بوده ام. هم از نظر فرهنگ غنی و آداب و رسوم خاص شان و هم از نظر ورزشی. من هیچگاه از فوتبال خوشم نیامده، حتی از فوتبال متنفرم، اما بازیکنان تیم های فوتبال آمریکای جنوبی برایم جذاب بوده و هستند. فوتبالیست های مثل کارلوس والدراما و رنه هیگویتا از انگشت شمار فوتبالیست هایی هستند که هنوز که هنوز است عاشقانه دوست شان دارم و نام شان به یادم مانده است.‌

غول های ادبی مثل بورخس، مارکز، اکتاویو پاز، پابلو نرودا، بارگاس یوسا، آیزابل آلنده و... همه از آمریکای جنوبی هستند.

اما در آمریکای جنوبی دو نام بیش از همه می درخشد، دو اسطوره . مارادونای تکرار نشدنی فوتبال و چگوارای آزادی خواه همیشه دوست داشتنی. دو نام بزرگ که از جاودانه های تاریخ اند.

مارادونا و چگوارا حداقل از دو نظر به هم شباهت دارند: محبوبیت بین توده ی مردم و طرفداری و تمایل به قشر فرودست جامعه. در زمانه ای که تنها دغدغه ی ستارگان فوتبال منافع مادی و ارتباط با چهره های توانمند سیاسی و اقتصادی است، مارادونا تمام قد به حمایت و طرفداری قشر فرودست روی آورد. دربین چهره های شاخص سیاسی معاصر هم ارنستو چگوارا ، از معدود کسانی است که همواره دغدغه محرومان را داشته و در قلب و روح توده ی مردم فرودست جامعه جای داشته اند.

شایان ذکر است که:« مارادونا، چگوارای فوتبال» اثر هنرمند هم استانی آقای مهدی بیرانوند ( روژمان) است که در نشر امتیاز چاپ و منتشر شده است. این کتاب به زندگی و فعالیت های دو چهره ی مهم آمریکای جنوبی می پردازد. دو شخصیت که بسیار مورد علاقه ی ایرانیان نیز هست، مارادونا و چگوارا.

گفتنی است:مهدی بیرانوند از شاعران و نویسندگان جوان است که تاکنون بیش از ده کتاب نوشته و خوشبختانه کارهایش با اقبال عمومی مواجه شده است.

مهدی بیرانوند در بیشتر نوشته ها و بخصوص داستان هایش به زندگی و وضعیت قشر فرودست جامعه پرداخته و به نوعی با آنها همدردی کرده و این از تشابهات فکری نویسنده با دو اسطوره‌ای است که در کتابش به آنها پرداخته است. عنوان کتاب برگرفته از یکی از مصاحبه های مارادونا است که در آن مصاحبه خود را چگوارای فوتبال نامید. نویسنده سعی کرده مارادونا و چگوارا را به بهترین وجه به خواننده معرفی کند و در این راه موفق بوده است. باید توجه داشت که نوشتن درباره ی چهره‌های اسطوره‌ای مثل مارادونا و چگوارا کار بسیار دشواری است و مهدی بیرانوند با متن ساده و بی شیله و پیله اش از این کار دشوار برآمده است. کتاب مبتنی بر اسناد و مدارک و مصاحبه هاست. علاوه بر این بخش عمده ای از کتاب مبتنی بر مصاحبه های دو اسطوره ی فوتبال و سیاست است. این کتاب زندگی فوق العاده ی پر فراز و نشیب مارادونا و چگوارا را به خوبی بیان کرده و در آشنایی بیشتر خواننده با این دو اسطوره ، بسیار مفید است. کتاب خوشبختانه با استقبال رو برو شده و خواندنش سودمند و به همگان توصیه می شود.