به گزارش گروه فرهنگ، هنر و رسانه پایگاه خبری گفتمان فارس، «اعظم موسوی» فعال رسانه و روابط عمومی اداره آموزش و پرورش ناحیه سه شیراز در یادداشتی به عنوان «معلم، رهبر آموزشی عصر دیجیتال» به پایگاه خبری گفتمان فارس آورده است؛
چند وقتی و سالی است که به ایجاد رغبت بیشتر در دانشآموزان به مدرسه و فضاهای آموزشی میاندیشم.
بر این باورم، تحقق این مهم را باید در مدارس، آموزشگاهها و شیوههای آموزشی دنبال کنیم. فضاهایی که گاهی نه در خور دانشآموز عصر مدرنیته است و نه مورد پسند و متناسب با فضای فکری و سلیقهای او که نشأت گرفته از اجتماع در حال رشد و پیشرفت جامعه جهانی است.
باز میاندیشم ما به عنوان رهبران آموزشی تا چه میزان با نوآوری و استفاده از ابزار عصر دیجیتال که خواسته و ناخواسته جامعه مخاطبمان را به سمت خود کشیده و بیاغراق در خود حل کرده است، رغبت نشان داده و روح ارتباطی اثربخش را در مدرسه جاری ساختهایم؟
آیا آموزش و پرورش متناسب با تغییر جامعه و فضای ساختاری به سمت تغییر گام برداشته که اگر بله تا چه میزان موفق بوده است؟
این روزها که سرعت رشد، تنوع و تکثر نیازها، شیوهها و محتواهای آموزشی، به لحظه در حال تغییرند، آموزش و پرورش تا چه میزان آموزش در فضای دیجیتال را در کنار آموزشهای سنتی دنبال کرده و یا هنوز دانشآموز در حال حفظ کردن دروس و اضطرابهای امتحانات رنگ رنگ و ورقههای امتحانی رعبآور است؟
جذب مخاطب امروز نیازمند استفاده از ابزارها، شیوهها و روزآمدی است. اگر پذیرفته باشیم که دانشآموز و بهطور کلی، کودک و نوجوان ما نیز همزمان با رشد فزاینده حوزههای متکثر ارتباطی، هدف بمبارانهای رسانهای عصر دیجیتال است پس لزوم تغییر اتمسفر آموزشی متناسب با فضای زندگی دانشآموز( جامعه جهانی) شاید اولین قدم برای علاقهمندتر کردن مخاطب به آموزش، یادگیری و عمل به رسالت عظیم آمادهساختنن مخاطب در دسترس ما برای زندگی باشد.
برای بهبود یادگیری دانشآموزان، نیازمند استفاده از شیوههای جدید آموزشی هستیم . یادگیری مشارکتی، استفاده از منابع، احساس نیاز معلم به آموختن و یادگیری بیشتر که به یاددهی موثرتر خواهد انجامید، برنامهریزی، آموختن شیوههای استفاده از عناصر دیجیتال، توجه به فعالیتهای فنی و حرفهای و مهارتمحور، همان است که توجه به آن ناگزیر است.
و البته که از نقش ارتباط در این راه نباید غفلت کرد؛ موفقیت مجموعهای که از آن با عنوان مدرسه یاد میکنیم در گرو موفقیت همه عناصر انسانی اعم از دانشآموز، معلم، مدیر، معاون، خدمتگزار و اولیا خواهد بود. از این رو هر کدام از آنها که نام بردیم اگر خود را بینیاز از آموختن و ارتباطگیری مؤتر بداند، موفقیت صورت نخواهد پذیرفت.
بر همین اساس، ارتباط در کلاس درس هم زمانی موفق خواهد بود که معلم و دانشآموز در فرایندی مشارکتمحور، به دور از تنش و با فضای صمیمیت همراه با صداقت و احترام، در دل هم راه پیدا کنند؛ در این جامعه کوچک مبتنی بر ارتباط صحیح، تنشها به حداقل میرسد، یادگیری اتفاق میافتد و از همین مجرا میتوان استفاده از ابزار مؤثر دیجیتال را برای دانشآموز عصر دیجیتال نهادینه کرد تا در کنار آموزش سنتی، نیم نگاهی هم به ظرفیت عظیم این نوع آموزش داشته باشیم.
اما در این میان از نقش گفتوگو غافل نشویم. با گفت وگو، زبان مشترک پیدا میشود و با زبان مشترک، فکر مشترک شکل میگیرد و با فکر مشترک، رویکرد مشترک در مقابل جهان و حوادث جهانی به وجود میآید. از این رو حاصل گفت وگو در نهایت همدلی و همزبانی است. (هادی خانیکی، در جهان گفتگو)
در آموزش، آنچه بر آن تاکید داریم این است که رهبران آموزشی برای یاددهی و یادگیری مدرن و اثربخش باید به تعریف دیدگاه بپردازند و به این موضوع باور داشته باشند که لازم است برای حصول نتیجه مطلوب، به نوآوری دست بزنند، اگر این باور محقق شود، فرصتهای جدید یادگیری مبتنی بر کیفیت و هدفمند ایجاد و رشد رقم میخورد.
بردگوستافسون در کتاب رهبری نوکیش دربارهی این رهبران مینویسد: رهبری نوکیش، رهبری آموزشی برای عصر دیجیتال است؛ دانشآموز محور، مشارکتی و جمعی است.( برد گوستافسون، رهبری نوکیش)
به گفتهی برد، این رهبران به دستورالعملها پایبندند و میدانند که باید یاد بگیرند. رهبری نوکیش همگرایی برترین روش و نوآوری است. در واقع ادغام این دو مسیر و خلق یک مسیر منتهی به یک آیندهی امیدبخش برای دانشآموان است.
با این تعریف و با رشد فزاینده ارتباطات جهانی، آماده ساختن دانشآموزان برای ورود و ماندگاری در این جهان، نیازمند آموزشهای نوین بر اساس عصر دیجیتال و به تبع آن، نیازمند آفرینش و تربیت رهبران نوکیش آموزشی و ایدههای تازه است.
اعظم موسوی. فعال رسانه